جمله ی ارائه دادن شیوا ممکنه این روزا زیاد به گوش مون نخوره، به خصوص تو محیط کار.
به جاش با وجود کلماتی مثل کاریزما، حضور و جاذبه زیاد مواجه میشیم و این باعث میشه معنی کردن کلماتی مثل شیوایی و فصاحت سخت بشه.
افرادی که این کلمه رو تا حدی میشناسن، فکر میکنن توی چنین مواردی استفاده میشه:
برای سخنرانی عروسی های بزرگ، توسط سیاستمدارهای بزرگ، توی مبارزه های انتخاباتی، و توی سخنرانی هایی که به تاریخ پیوستن؛
مثل سخنرانی “من یک رویا دارم” توسط مارتین لوتر.
خب، من نظرم این نیست.
برای من شیوایی و رسایی منحصر به رویدادهای باشکوه و انقلابی و عروسی های بزرگ نیست،
بلکه خیلی ساده تره؛
توانایی گفتن چیزهای درست با روش صحیح، و به راحتی و اعتماد به نفس.
خارج از محیط کار و کنار خانواده و دوست هامون، اکثر ما شیوایی کلام مون ناخودآگاه حفظ میشه.
اما وقتی نوبت به سخنرانی جلوی بقیه و ارائه دادن میرسه، اوضاع تغییر میکنه.
من از خیلی ها شنیدم که وقتی میخوان توی محیط کار صحبت کنن و ارائه بدن، ناگهان اعتماد به نفس شون افت میکنه و دیگه قادر نیستن به راحتی صحبت کنن.
دلیلش هم اضطرابیه که یهو بهشون حاکم میشه و دیگه در مورد چیزهایی که میخواستن بگن مطمئن نیستن.
به عبارت دیگه، اونا هر چیزی هستن به جز شیوا و رسا!
در حقیقت شیوا و فصیح بودن توی ارائه های کاری کار بسار آسونیه،
فقط ذات انسان جوریه که فکر میکنه هر چیزی که اهمیت زیادی داره، باید همونقدر هم سخت باشه!
اولین چالش اینه که بفهمیم کاری که قراره انجام بدیم آسون تر از چیزیه که فکر میکنیم.
هرچند شما به یه سطح متوسطی از آگاهی و نظم و تمرین نیاز دارین تا بتونین به هدف مورد نظر برسین.
شنیدن رو برای شنونده ها آسون کنین.
دقت کردین ارائه دهنده هایی که به نظرتون کلام شیوایی دارن، در واقع کسایی هستن که باعث میشن شما با دقت به حرف هاشون گوش بدین؟
این قضیه اتفاقی نیست، بلکه اون ها مسیر زیادی رو برای این اتفاق طی کردن.
این ارائه دهنده ها این ویژگی ها رو دارن:
- شما صدای اون ها رو به راحتی میشنوین.
- اون ها رو به راحتی میبینین.
- اون ها به راحتی حرکت میکنن و جابجا میشن.
- شما جلوشون احساس راحتی میکنین.
- حرف هاشون روی شما تاثیر میذاره.
- هیچ حواس پرتی خارجی ای توی ارائه شون وجود نداره.
نظرتون در مورد این مطلب چیه؟
اگر این مطلب رو دوست داشتید،
توی مطلب بعدی هم همراه من باشید.
نظراتتون رو هم با من درمیون بذارید.