نکات مهم در خصوص ارائه دادن موثر – بخش اول


ارائه دادن موثر

توی این مطلب میخوایم در مورد نکات مهم ارائه دادن موثر صحبت کنیم.

بیاین فرض کنیم شما هرکاری که برای درک کردن مخاطب هاتون لازم بوده انجام دادین،

مکالماتی که میخواین داشته باشین رو به خوبی مدیریت و آماده کردین،

از تمام ابعاد درونی و بیرونی داستان ارائه و سخنرانی تون خبر دارید، و موفقیت رو تصور کردین.

بعد از این که روزها یا هفته ها روی آماده کردن محتوای ارائه تون کار کردین،

حالا وقتش رسیده که از انرژی و تلاش زیادی که صرف آماده شدن برای ایجاد یه تاثیر بادوام و واقعی روی شنونده هاتون کردین، پرده برداری کنین.

اولین نکته در ارائه دادن موثر ، ارتباط موثره.

ارتباط موثر هم شامل تعامل کلامی میشه، هم غیر کلامی.

کلماتی که ما برای رسوندن پیاممون استفاده میکنیم مهم هستن،

اما شیوه بیان ما هم به همون اندازه مهمه.

اغلب خیلی از مدرس های مهارت های ارتباطی یه نکته خیلی مهم،

در مورد ارتباطات رو اشتباه برداشت میکنن و اشتباه توضیح میدن.

اون ها میگن که پروفسور آلبرت محرابیان، در مورد تاثیر و اهمیت ارتباط برقرار کردن میگه که:

“هفت درصد تاثیر کلامی، سی و هشت درصد آوایی و پنجاه و پنج درصد زبان بدن هستش.”

خب، ایشون این حرف رو نزده!

ایشون نگفته که نود و سه درصد تاثیرگذاری ارتباطات ما غیر کلامی هستش؛

همچنین نگفته که حرف های ما مهم نیست و صرفا زبان بدن و نحوه بیان مون مهمه.

ایشون گفته که وقتی نوبت مباحثی که عمدتا احساسات رو درگیر میکنه میرسه،

اگه کلمات و پیام های غیرکلامی با هم در تضاد باشن،

شنونده ها بخش غیرکلامی رو باور میکنن.

به عبارت دیگه، همخوانی این دو مورد خیلی مهمه.

اگه این که ما چی میگیم و چجوری میگیمش با هم همخونی نداشته باشن،

تاثیر حرف هامون به شکل قابل توجهی کمرنگ میشه و دیگه به حرف هامون اعتماد نمیکنن.

ارتباط تحقیقات پروفسور محرابیان با ارتباطات و سخنرانی های عمومی خیلی مهمه؛

چون که حس نیاز به صمیمیت، باور و همسازی و همخوانی رو تقویت میکنه.

پس محتوای ارائه دارای اهمیت خیلی زیادیه.

من اخیرا توی کنفرانس خیلی مهمی شرکت کردم که آدم های خیلی مهمی هم توش حضور داشتن.

به قدری اون کنفرانس پر انرژی و رنگارنگ بود،

که من هیچ شکی نداشتم که اون ها کاملا مطالبی که دارن ارائه میدن رو باور دارن و حس میکنن.

اما یه مشکلی وجود داشت؛ اونم این بود که پیام ارائه شون بی معنی بود!

محتوای کاملا ضعیف و بدون فکری داشتن و عمدتا خودنمایی میکردن.

تو یک کلام بخوام بگم، نحوه بیان و و کیفیت صدا و زبان بدنشون فوق العاده بود،

اما محتوا و کلمات شون کاملا بی معنی و بیهوده بود.

دقیقا تو همینجاست که خیلی از ارائه دهنده ها اشتباه میکنن.

طبق تجربه، اشتباه رایجی که خیلی از سخنران ها و ارائه دهنده ها انجام میدن،

اینه که فقط جنبه ی ارائه دادن رو بررسی میکنن و توجه زیادی به محتوا نمیکنن.

ما باید هم به چیزهایی که میگیم، هم به نحوه بیان شون توجه کنیم؛

توجه نکردن به هر کدوم از این فاکتورها باعث شکست خوردن ارائه مون میشه.

مطلب ارائه ما باید شامل ایده ها و اطلاعاتی باشه که سود مخاطب هامون رو به صورت ملموس بیان میکنه.

نظر شما در مورد این مطلب چیه؟

اگر این نکات براتون مفید و موثر بود،

توی مطالب بعدی هم همراه من باشید تا ادامه نکات رو یاد بگیریم.

لینک مطلب بخش اول

لینک مطلب بخش دوم

لینک مطلب بخش سوم

بر مبنای:

تجربیات شخصی

Brian Tracy

Mindful Presenter